محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

محمد امین

عصرانه ها!

1391/10/5 0:11
نویسنده : مامان خانوم
433 بازدید
اشتراک گذاری

پدر و پسر این روزها حسابی با هم رفیق شده اند، نه اینکه قبلا نبوده اند ها، این روزها بیشتر با هم رفیق شده اند!

پسر 17 ماهه و بابایش عصرها با هم میروند ماشین سواری؛ پدر، پسر را به زور مینشاند روی صندلی و کمربندش را محکم میبندد، اما پسر با جیغ و داد کمربند را باز کرده و روی صندلی می ایستد و بلند بلند آواز میخواند! پدر هم در تلافی ترمز میکند و پسر در قعر ماشین فرو رفته و کله پا میشود! پدر هم میخندد!

و این سهم من است از خیابان گردیهای این دو مرد: وصف العیش، آن هم باافتخار!

 

                                                                                                                                                            

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

ني ني آينده
22 آذر 91 8:44
سلام محمد امين جون
خوبي؟
ان شاء الله منم بدنيا اومدم حتما با بابام كلي خاطره ميذارم تا تو وبلاگم فقط براي بدنيا اومدن منم دعا كن باشه گلم.ممنونم دوست خوبم.
بقول مامان قو همگي تون بخداي مهربونم سپردم.


سلام دوست جون!
لطفا هرچه سریعتر از اون دنیا بیا این دنیا،مطمئن باش با بابات کلی بهت خوش میگذره!
امیر وبانو
25 آذر 91 9:10
سلام عشق خاله
ایشالله دومادیت قشنگم سوار ماشین عروس با یه خانم خوب


الهی آمین!!!
عمو امیر
25 آذر 91 13:51
سلام عمو جون
منم نمیدونم چرا برای عروسیت باید ماشینتو اونقدر خوشگل کنی و براش هزینه کنی و بعد بهش بگن "ماشین عروس "
واقعا چرا ؟


عمو جون، اینم یه نشونه دیگه از ظلم تاریخی به ما مردها!!!
باید یه فکری بکنیم برای گرفتن حقمون از این خانمها!!!
بال پرواز محمدرضا
27 آذر 91 21:51
به به
سلام خاله
خوبی ؟
وای که چقد ناز شدی تو ... لپاتو بخورم من ... آخه چرا با احساسات من بازی میکنی جوون ؟
الان اگه پیشم بودی که از لپات چیزی نمونده بود ... گازت میگرفتم در حد المپیک
خاله خوشم میاد که بابا خوب از پس شیطونیت برمیادا
اما این سری بگو یواش ترمز کنه طفلک بچه حیوونکیه

سلام خاله جون
شما اصلا نگران من نباش، میدونم دفعه بعد چه جوری حساب بابامو برسم!!!

سارا
29 آذر 91 2:27
خدا این پسر ناز و با نمک رو برات نگه داره
چه شلوار لی ای هم پوشیده...

یه کم از طرف من بچلونش. چلوندنش معلومه که خیلی ملسه. کیف داره...


ممنون سارا جون،انشاالله مطهره عزیز هم سلامت باشه و در پناه حق، عاقبت به خیر
راست میگی،چلوندنش خیلی کیف داره و خوشبختانه اون با این موضوع مخالفتی نداره و تا مرز لهیدن تحمل میکنه!
علامه كوچولو
2 دی 91 12:06
جووووووووووونم اخه چطوري دلتون مياد شوتش كنيد قعر ماشين
محمدباقر هم دوست داره فقط صندلي جلو بنشينه اونم ايستاده


والا!یکی اینو به باباش بگه!
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به محمد امین می باشد