رونمایی نزدیک است!
سلام دوستای خوبم
دیگه یواش یواش داره معلوم میشه که من چه روزی از وبلاگم بطور رسمی رونمایی کنم وبعدش به همه خبر بدم که من هم وبلاگ دارم چون روز یکشنبه بابام امتحان بورد داره و الان هم توی خونه فقط و فقط داره درس میخونه و من و مامانم بیشتر با هم دیگه میریم خونه فامیلا
همین پنجشنبه بابابزرگم (بابای بابام) اومد دنبالمون و رفتیم خونه مامان بزرگم اینا چون اونا مهمون داشتن خیلی بهمون خوش گذشت و دیروز هم که عمه مامانم اینا اومده بودن خونه خاله جون زنگ زدن من و مامانم هم رفتیم خونه خاله جون و دیدیم که بابابزرگ و مامان بزرگ و اون یکی خاله ام (خاله لیلا) هم اونجان البته عمه مامانم همراه پسرش و دخترش و دومادشون اومده بودن برای تبریک خرید خونه خاله جون
اونجا همه باهام بازی کردن و اخر شب هم من رفتم خونه مامان بزرگم خوابیدم چون مامانم صبح میخواسته بره سرکار
خداییش می بینین من همش خونه مامان بزرگم هستم و بعدها مامانم میخواد بگه که من توی بزرگ کردنت چقدر زحمت کشیدم
حالا بنظر شما من برای افتتاح وبلاگم چیکار کنم که همه رو غافلگیر کنم
کمکم کنییییییییییییییییین چون احتمال داره فردا شب باشه آخه فردا شب تولد مامانم هم هستش میخوام هردو مراسم یه روز باشه