دو سال، تمام!
دقیقا دو سال پیش، عصر آخرین روز از ماه شعبان بود که دکتر معاینه اش را انجام داد و گفت که کم کم دوران خوشگذرونیت داره به سر میاد و این فسقلی 3هفته دیگه توی بغلته، ما هم خوش خوشان برگشتیم خونه اما غافل از اینکه همون موقع پسرک عجول ما در تدارک مقدمات ورودش به این دنیا بوده و این شد که قند عسل ما، که حالا دو ماهی بود بین خودمون محمد امین صداش میکردیم، سحرگاه اولین روز از ماه مبارک رمضان، من رو کشوند بیمارستان تا رسما در شمار افراد روی کره زمین به حساب بیاید!
و حالا سومین سالیست که اولین روز از ماه مبارک رمضان برای خانواده ما برکت و شیرینی مضاعفی یافته بواسطه وجود یکی از نشانه های پر سر و صدای خدا در خانواده!
بعععععله، بر اساس تقویم قمری، قند عسل ما دو سالش تمام شد.
راجع به این دو سال، اگر عمری باشد، در سالروز تولدش خواهم نوشت انشاالله.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی