محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

محمد امین

پسرک تاب و سرسره دوست ندارد!

1391/8/6 12:06
نویسنده : مامان خانوم
443 بازدید
اشتراک گذاری

پسرک تاب و سرسره دوست ندارد!

پارک که میرویم  کارمان شده دنبال گربه های بینوا دویدن و بازی با سنگ و خاک!

اخیرا اما علایق دیگری پیدا کرده و آن تمایل به بازی با وسایل ورزشی بزرگسالان است که به لطف شهرداری حالا دیگر در هر پارک و پارکچه­ ای(!!!) پیدا می­شود!

چند روز پیش رفته بودیم پارک . محمد امین مشغول بازی شد با این صفحات گردان ورزشی از وسایل مذکور و من ایضا همت گماردم به همکاری با ایشان! مردم همیشه در صحنه هم مشغول شماتت این حقیر که چه بی­فکرم و بچه­ ام مریض می­شود و ... .

من اما یک گوش را در کرده بوم و یکی را دروازه!

دیروز محمد امین با خاله جانش رفته بود پارک. خاله جانش آگاه نبود از علایق پسرک، وقتی آمد خانه، گفت این قند عسل در پارک آبروی ما را برده! کاشف به عمل آمد که حضرت ایشان یکراست رفته سراغ دوچرخه ثابت پارک که اتفاقا پیرمردی روی آن مشغول انجام حرکات ورزشی بوده و پسر ما آنقدر در اطراف دوچرخه راه رفته و غر زده  و به خاله جانش شکایت کرده که پیرمرد  ناچار به ترک محل شده و پسر هم فاتحانه چند دقیقه­ ای با این دستگاه، البته بخش رکاب آن، بازی کرده و بعد رفته سراغ همان صفحات گردان مورد علاقه­ اش!

پسرک طوری رفتار میکند که انگار این وسایل، ارث آباء و اجدادی ماست!

عذرخواهی ما را بپذیرید همه زنان و مردانی که احیانا مورد لطف پسرک قرار گرفته اید!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مرجان
1 آبان 91 13:50
اصلا جای نگرانی نیست، ماله سنشه خواهر!
وقتی کمی بزرگتر بشه علاوه بر همه اینها عاشق تاب و سرسره هم میشه و اونوقت دیگه عمرا بشه از پارک جداش کرد.


من گفتم نگرانم؟!
مرجان
1 آبان 91 13:51
راستی مادرجان یه روز بیارش پارک محل ما از علی سرسره بازی یاد بگیره!
مامان نی نی آینده
2 آبان 91 16:06
با سلام خدمت مامان محمدامین و پسرک گلمون محمدامین
از زمانیکه شما قبول مسئولیت فرمودین تمام نوشته هاتون خوندم شیرین گفتین از روزانه های گلتون.خدا حفظش کنه.در پناه او


ممنون
مهدیا
3 آبان 91 8:08
پسرک هر چه باشدما دوستش داریم.
عاطفه
5 آبان 91 21:25
سلام م م م نی نی جون
دلم برات تنگ شده بوده، آخه مامانت به جز چند تا عکسی که اون اوایل برام فرستاد دیگه عکس نفرستاده بود، دلم واسه مامانت هم تنگ شده ....
راستی تولد مامانت هم مبارک، البته با تاخیر، بهش بگو یاد اون گذشته هایی که این مناسبت ها یادمون می موند به خیر، حالا گاهی خودمون رو هم کلا فراموش می کنیم ....


ای بابا!یادش به خیر دوران خوش دانشجویی و رفاقتهای اون!من که عمرا یادم نمیره جشن تولدهای دانشجوییمون! یادته که؟!!
مرجان
6 آبان 91 8:57
نگران نباش یه اصطلاحه به معنی جدی نگیر و دل خوش نکن!
بعله


اِاِاِ!!!
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به محمد امین می باشد