پسرک تاب و سرسره دوست ندارد!
پسرک تاب و سرسره دوست ندارد!
پارک که میرویم کارمان شده دنبال گربه های بینوا دویدن و بازی با سنگ و خاک!
اخیرا اما علایق دیگری پیدا کرده و آن تمایل به بازی با وسایل ورزشی بزرگسالان است که به لطف شهرداری حالا دیگر در هر پارک و پارکچه ای(!!!) پیدا میشود!
چند روز پیش رفته بودیم پارک . محمد امین مشغول بازی شد با این صفحات گردان ورزشی از وسایل مذکور و من ایضا همت گماردم به همکاری با ایشان! مردم همیشه در صحنه هم مشغول شماتت این حقیر که چه بیفکرم و بچه ام مریض میشود و ... .
من اما یک گوش را در کرده بوم و یکی را دروازه!
دیروز محمد امین با خاله جانش رفته بود پارک. خاله جانش آگاه نبود از علایق پسرک، وقتی آمد خانه، گفت این قند عسل در پارک آبروی ما را برده! کاشف به عمل آمد که حضرت ایشان یکراست رفته سراغ دوچرخه ثابت پارک که اتفاقا پیرمردی روی آن مشغول انجام حرکات ورزشی بوده و پسر ما آنقدر در اطراف دوچرخه راه رفته و غر زده و به خاله جانش شکایت کرده که پیرمرد ناچار به ترک محل شده و پسر هم فاتحانه چند دقیقه ای با این دستگاه، البته بخش رکاب آن، بازی کرده و بعد رفته سراغ همان صفحات گردان مورد علاقه اش!
پسرک طوری رفتار میکند که انگار این وسایل، ارث آباء و اجدادی ماست!
عذرخواهی ما را بپذیرید همه زنان و مردانی که احیانا مورد لطف پسرک قرار گرفته اید!