محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

محمد امین

لطفا خط خطی نشود!

پیرزن سوار شد،دخترک برخاست که جایش را به او بدهد.مادرش با اشاره چشم و ابرو به دخترک فهماند که: نه!!! حالا یک چشم دخترک به پیرزن بود و چشم دیگرش به مادر. پی نوشت: بچه ها فرشته اند و پاک، لطفا خرابشون نکنیم!
30 مهر 1391

تفویض مسئولیت!!!

سلام مشغله های من زیاد شده برای همین هم مامانم قول داده از امروز خودش مطلب بذاره توی وبلاگم! حالا منتظرم ببینم مامانم چیکار میکنه!!! خداحافظ دوستای خوبم ...
23 مهر 1391

زمان رونمایی رسمی از وبلاگ

سلام امروز خاله با من خیلی حرف زد که باید وبلاگو بصورت رسمی رونمایی کنیم   من اولش زیر بار نمیرفتم  چون اگه از همین اولش هر چی خاله جونم بگه من گوش کنم فردا دیگه  هرچی خواستن بذارن توی وبلاگ بدون مشورت با من میذارن بخاطر همین اولش گفتم الان زوده و چون هم من خاله جونمو خیلی دوست دارم وهم اون منو خیلی دوست داره نخواستم دلشو  بشکونم خلاصه با تواضع کامل قبول کردم که بزودی از وبلاگم رونمایی کنن  تواضع رو داشتی حالا در خصوص چگونگی برگزاری مراسم گذاشتم برای یه روز دیگه برای امروز دیگه خسته شدم من میرم بخوابم بچه های عزیز خداحافظ ...
10 مهر 1391

سلام

سلام من محمدامین هستم من از امروز اومدم اینجا تا دوستای جدیدی پیدا کنم منو خاله ام تصمیم گرفتیم تا با هم یه وبلاگ داشته باشیم . البته اینم بگم که مامانم اینا نمیدونن که من واسه خودم یه وبلاگ دارم میخوام توی یه مراسم با شکوه از وبلاگم رونمایی کنم الان هم تا افتتاح رسمی بطور ازمایشی میام تا روز افتتاح همه رو سورپرایز کنم یادم رفت بگم که من الان 13 ماهه هستم منتظر شما هستم منو تنها نذارین . حتما نظر بدین فعلا خداحافظ ...
10 مهر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به محمد امین می باشد