یک روز برفی با مقادیری تاخیر!!!
یک روز برفی با مقادیری تاخیر!!! 
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
نظرات (9)
مرجان
27 بهمن 92 8:47
مامان خانوم
پاسخ
27 بهمن 92 8:47
خوب شد این یه برف اومد که بجه ها یه دلی از عزا درارن....
یاد بچه گیهای خودم می افتم که زمستونها تا زانومون تو برف بود وقتی یه برف اساسی میومد.
ماشالله چه بزرگ شده امین!
مامان خانوم
پاسخ
واقعا! ما که از بچگیمون کلی خاطره برف بازی داریم اما طفلک این بچه های ما!
محمد امین که منو کچل کرد از بس که گفت "آدم بفی دووس کنیم!!!" اما خب ما که درست نکردیم اما در عوض کلی برف به هم پاشیدیم و گوله برفی زدیم به باباش!!!
عمو امیر
3 اسفند 92 11:07
3 اسفند 92 11:07
سلام
امیدوارم این روزای سرد زودتر بگذره تا با پسر بریم موتورسواری و ...
عکس آخر گویای اینه که ظاهرا انتن منزل رو به سمت سازمان فخیمه ما چرخوندین هر چند در وب خودتون هر چی دلتون خواست به رییس اداره ما گفتین !!!!!!!!!!!
البته حقشه
خاله مریم
11 اسفند 92 10:30
11 اسفند 92 10:30
محمد امین جوونم الهی فدات شم
توی مکه خیلی به یادت بودم گل پسر عسلی...ایشالا به زودی زود سفر مکه همراه مامان و بابا روزیت بشه عزیزدلم
توی مکه خیلی به یادت بودم گل پسر عسلی...ایشالا به زودی زود سفر مکه همراه مامان و بابا روزیت بشه عزیزدلم
علامه کوچولو
28 اسفند 92 16:53
28 اسفند 92 16:53
سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت
بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام
سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش،
اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام
******** سال نو مبارک ********
مامان محمدمهدی
5 فروردین 93 10:22
5 فروردین 93 10:22
وا حداقل وبلاگ خودتو بروز نمیکنی وبلاگ بچه رو بروز کن!
سال نو مبارک
مطلب بعدی
پیکاسوی منزل ما!
مطلب قبلی
سی ماهگی
