ترک اعتیاد بدون درد و خونریزی!
بالاخره تمام شد! چی؟؟؟ وابستگی قند عسل به ابزاری به نام "پ.س.ت.و.ن.ک".
ماجرا از اینجا شروع شد که من به یک دلیل عمده که فقط و فقط برای خودم و تا حدی همسرم، محترم بود (!) این ابزار رو در اختیار قند عسل قرار دادم و در مقابل همه فشارهای اجتماعی و خانوادگی، سکوت کردم و نقش یک مادر بیخیال رو خیلی خوب بازی کردم چون اساسا این مدلی هستم!!! پسرکم از 4 ماهگی از این ابزار در مواقع ناآرومی و خواب و ... استفاده کرد تا اینکه از حدود 6 هفته قبل دیدم که تمایلش به استفاده از این ابزار کمک شده و بیشتر به عنوان آدامس (!) از اون استفاده میکنه و من هم در موقعیت یک مامان سوء استفاده گر، از این موضوع کمال استفاده رو بردم و این ابزار رو تا حد امکان از دسترس خارج کردم و در مواقعی که احساس میکردم هنوز ترک کامل اتفاق نیافتاده از همون دندونگیرای قدیمیش به عنوان جایگزین استفاده کردم.
برای خواباندن پسرک هم از همون شیوه قدیمی یعنی جنگولک بازی و قصه و لالایی و قرآن و .. استفاده کردم و البته اینبار بدون اون ابزار!(که قبلا در دهان پسرک بود!)
خلاصه اینکه شرایط خودبخود مهیا شد برای ترک اعتیاد و ما هم حداکثر بهره رو بردیم و این شد که پسرک ما حدود 6 هفته است که از این ابزار دور است و از آنجا که اعتماد به نفس من کم است هنوز در گوشه و کنار کیفم یک عدد ابزار آبی رنگ یافت میشود برای مواقعی که در بیرون از منزل هستیم!